جاودانگی
رويكردها و آموزههاي مبارزه زينبي
قيام امام حسين(سلام الله علیه) آغاز مبارزه و شكلگيري آن است اما ادامه مبارزه و هدايت آن در مسير واقعياش حاصل اسارت حضرت زينب(س) است. بديهي است ادامه مبارزه با حفظ ماهيت آن، كاري بس دشوار بود از اينرو سفير كربلا سعي داشت مبارزهاش را بر اصولي تغييرناپذير (كه از مباني قرآن و سنت نبوي مايه ميگرفت) پايه ريزي كند. مهمترين اصولي كه از كلام آتشين زاده حيدر كرار در كاخ يزيد برداشت ميشود، عبارت است از:
1ـ شكست دشمن: زينب كبرا(سلام الله علیها) بر اساس منطق قرآن ددمنشيهاي يزيد را در باب به شهادت رساندن امام حسين(سلام الله علیه) و اسارت اهل بيتش را پيروزي يزيد ندانست بلكه آن را مهلتي دانست تا يزيد بر گناهانش بيفزايد.
2ـ افشاي ماهيت دشمن: عقيله بنيهاشم پيشينه خانوادگي يزيد را در جمع سران و بزرگان محفلش آشكار ساخت و يادآور شد خاندان يزيد يا آلسفيان هيچ گاه با اسلام و پيامبر رابطه خوبي نداشته اند، در ادامه ثابت كرد جنگ يزيد با برادرش، جنگ قومي و يا ملي و يا حتي رقابت براي رسيدن به قدرت نبود بلكه جنگ كفر و ايمان و جنگ غرور جاهليت با تمامي ارزشهاي اسلامي است.
3ـ مرگ در راه مبارزه، نابودي نيست: بزرگ بانوي خردمند بني هاشم ضمن زبون كردن يزيد، با بيان شجره ناپاك خانوادگي اش، به ارزيابي قيام خونين كربلا پرداخت و روح شهادتطلبي را خاستگاه حركت و قيام اسلامي قرار داد و آن را به عنوان رمز پيروزي و بقا و ثبات حكومت اسلامي در طول تاريخ قلمداد كرد.
4ـ قدرت دشمن را پوشالي دانستن: زينب(سلام الله علیها) در ادامه نطق آتشين خود، يكي
يزيد! راستي تو بر اين باوري اكنون كه عرصه آسمان و زمين را بر ما تنگ كردهاي
و ما را به عنوان اسير اين سو و آن سو ميگرداني و بر ما چيره شدهاي،
ما نزد خدا هم اين گونه خوار و بيمقدار هستيم؟ خيال ميكني چون پيروز شدي،
نظر كرده خدايي و ما كه مغلوب، خوار درگاه او؟ به همين خاطر باد در دماغ انداختهاي
و با غرور به اطراف خود مينگري و شادمان مشت بر سينه ميكوبي
و خرسندي كه چرخ دنيا بر مراد تو ميگردد و كارها مطابق خواست تو نظام ميگيرد
و حكومتي كه سزاوار ما بوده، بر تو هموار گشته است؟ اما لختي آهسته تر!
چنين از روي ناداني سرود پيروزي مخوان.